در دل کویر آرام یزد، بر فراز تپهای خاموش، یکی از اسرارآمیزترین و کمتر شناختهشدهترین بناهای آیینی ایران جا خوش کرده است؛ دخمه زرتشتیان یزد، یا همان برج خاموشان، نهتنها نمادی از آیین تدفین زرتشتیان، بلکه آینهای از باورها، معماری و تاریخ چند هزار ساله است. اگر میخواهید بدانید چرا این سازهها ساخته شدند، چه فلسفهای پشت آنهاست، و چرا هنوز هم مقدس شمرده میشوند، این مقاله را از دست ندهید.
آدرس دخمه زرتشتیان یزد (موقعیت مکانی و مسیر دسترسی)
دخمه زرتشتیان یزد در جنوب شرقی شهر و بر بلندای کوه صفائیه واقع شده؛ مکانی دور از شلوغی شهر که با باورهای آیینی زرتشتیان درباره حفظ پاکی عناصر طبیعت همخوانی دارد. این محل آرام و مرتفع، بهدلیل دوری از مناطق مسکونی و نزدیکی به طبیعت بکر، انتخابی هدفمند برای تدفین بوده است. امروزه گردشگران از طریق انتهای بلوار شهیدان اشرف و مسیر پلهدار به دخمه دسترسی دارند؛ مسیری که در گذشته فقط سالارهای آیینی از راهی ویژه به آن وارد میشدند.

دخمه حدود ۱۰ کیلومتر با آتشکده یزد فاصله دارد و این نزدیکی، نوعی پیوند نمادین میان مفاهیم مرگ و جاودانگی در آیین زرتشت ایجاد کرده است. مسیر پلهدار کنونی، محوطهسازی مناسب، و تابلوهای راهنما بازدید را برای عموم امکانپذیر کرده، در حالی که در گذشته، ورود تنها به مسئولان مذهبی محدود بود. این تغییر مسیر و کارکرد، نشاندهنده گذار دخمه از یک فضای آیینی به یک جاذبه فرهنگی-تاریخی در یزد امروزی است.
دخمه زرتشتیان یزد کجاست روی نقشه

برای امکان زوم کردن یا دور کردن نقشه روی لینک کلیک کنید.
دخمه چیست؟ (نامها، واژهشناسی و باورهای فرهنگی)
دخمه زرتشتیان یزد در منابع تاریخی، مذهبی و فرهنگ عامه با نامها و تعابیر گوناگونی شناخته میشود که هرکدام بازتابی از باورهای عمیق زرتشتیان درباره مرگ و طبیعت هستند. نام دیگر دخمه زرتشتیان یزد در بسیاری از متون «برج خاموشان» یا «برج سکوت» ذکر شده؛ نامهایی که به سکوت ابدی مردگان در این مکان اشاره دارند. همچنین واژههایی مانند «دوزگه» یا «دادگاه» در گویشهای محلی برای آن بهکار رفتهاند. اگر بخواهیم به زبان ساده بپرسیم دخمه چیست، میتوان گفت محلی آیینیست برای تجزیه طبیعی بدن، بدون دفن یا سوزاندن، که در هماهنگی کامل با قداست عناصر چهارگانه طبیعت بنا شده است.
خود واژه «دخمه» ریشه در واژه باستانی «دگ» بهمعنای سوزاندن دارد، اما در گذر زمان معنای آن تغییر کرده و به مکانی برای نگهداری اجساد پیش از بازگشت طبیعی به چرخه طبیعت تبدیل شده است. در متون مذهبی نیز اصطلاحاتی چون «گورخانه»، «خانه بیدر» یا «جایگاه خاموشی» برای اشاره به این سازه بهکار رفتهاند. باور زرتشتیان بر آن است که بدن انسان نباید خاک، آب، آتش یا هوا را آلوده کند؛ به همین دلیل دخمه مکانی است که در آن جسد بدون تماس با خاک و با کمک پرندگان لاشهخوار، تجزیه و پاکسازی میشود. چنین طراحیای از دخمه زرتشتیان یزد نهتنها پاسخی به این سؤال است که دخمه چیست، بلکه نمایانگر فلسفهای ژرف در پیوند میان انسان، مرگ و طبیعت است.
پیشینه تاریخی و شخصیتهای تأثیرگذار
تاریخچهی دخمه زرتشتیان یزد به دورههایی بازمیگردد که زرتشتیان هنوز در گسترهای وسیع از ایران زندگی میکردند و آیینهای خود را بهطور علنی برگزار میکردند. این دخمهها نهتنها سازههایی مذهبی، بلکه سندی زنده از تداوم آیین تدفین زرتشتی در قلب ایراناند. نقش چهرههای برجسته و تغییرات اجتماعی و بهداشتی قرن اخیر نیز در شکلگیری وضعیت کنونی دخمهها تأثیرگذار بوده است.

ساخت دخمهها در دوره صفویه و قاجار
ساخت اولیه دخمه زرتشتیان یزد به دوره صفویه نسبت داده میشود؛ دورانی که زرتشتیان یزد با وجود فشارهای سیاسی و مذهبی، همچنان به حفظ آداب خود پایبند بودند. در دوره قاجار، بهویژه در زمان ناصرالدینشاه، ساختار دخمهها توسعه پیدا کرد و نمونههای جدیدتری همچون دخمه گلستان ایجاد شد. این توسعه همراه با شکلگیری خیلهها و بناهای جانبی، نشان از اهمیت این مکان در میان جامعه زرتشتی یزد در آن دوران دارد.
ثبت ملی در سال ۱۳۸۴، شماره ۱۲۷۳۹
در سال ۱۳۸۴، دخمه زرتشتیان یزد با شماره ثبت ۱۲۷۳۹ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. این ثبت، گامی مهم در جهت حفظ این مکان مذهبی-تاریخی بود که با خطر فرسایش طبیعی و تخریب انسانی مواجه شده بود. با ثبت رسمی این اثر، مسیر حفاظت، مرمت و معرفی آن به گردشگران داخلی و خارجی هموار شد و ارزش تاریخی و فرهنگی آن به رسمیت شناخته شد.
چهره شاخص: مانکجی هاتریا، نماینده پارسیان هند و بانی دخمه
یکی از مهمترین شخصیتهای مرتبط با برج خاموشان یزد، مانکجی لیمجی هاتریا است. او نماینده پارسیان هند در ایران و از زرتشتیان نیکوکار و تأثیرگذار دوره قاجار بود. مانکجی نهتنها در ساخت یکی از دخمههای اصلی یزد مشارکت داشت، بلکه با حمایتهای مالی و فرهنگی، شرایط زندگی زرتشتیان ایران را بهبود بخشید. تأسیس مدارس، تلاش برای لغو مالیاتهای ظالمانه و دفاع از حقوق اقلیتهای دینی از دیگر اقدامات او بود. دخمهای که او ساخت، به احترامش با نام “دخمه مانکجی” شناخته میشود.

گذار از دخمه به قبرستان زرتشتیان یزد در پی الزامات بهداشتی دهه ۱۳۴۰
استفاده از دخمه زرتشتیان یزد تا دهه ۱۳۴۰ ادامه داشت، اما با گسترش شهرنشینی، تغییر نگرش به تدفین و دغدغههای بهداشتی، استفاده از این مکانها برای دفن اجساد بهتدریج ممنوع شد. از دهه ۱۳۵۰ بهبعد، بهطور رسمی ورود اجساد جدید به دخمهها متوقف شد و زرتشتیان ناچار شدند از قبرستانهایی با اصول بهداشتی جدید و رعایت پاکی خاک استفاده کنند. در همین دوران بود که قبرستان زرتشتیان یزد در دامنه کوه، پایینتر از محل دخمهها شکل گرفت تا همچنان پیوندی نمادین با سنت حفظ شود. با وجود این، دخمه همچنان بهعنوان نماد یک آیین کهن و بخش مهمی از فرهنگ زرتشتیان یزد باقی مانده است.

ساختار کلی و معماری دخمه
دخمه زرتشتیان یزد با ساختاری کاملاً خاص و مهندسیشده، بازتابی از دیدگاه زرتشتیان نسبت به مرگ، طبیعت و حفظ پاکی محیطزیست است. این بنا نهفقط یک مکان آیینی، بلکه یک نمونه منحصربهفرد از معماری مذهبی و کاربردی در بستر اقلیم کویری یزد به شمار میآید. انتخاب فرم و مصالح، از باورهای دینی سرچشمه میگیرد و کاربرد آن نیز با سبک زندگی و اعتقادات زرتشتیان هماهنگ است.

سازه مدور با دیوار سنگی و محوطه باز
اساس معماری برج سکوت یزد، ساختاری کاملاً مدور و دایرهای است. این فرم گرد، نهتنها جنبه نمادین دارد، بلکه از نظر عملکردی نیز باعث نظم در قرار دادن اجساد و هدایت تدریجی مواد تجزیهشده به مرکز میشود. دیوارهای سنگی آن بلند و بدون پنجره هستند تا هیچگونه تماس بصری با داخل صورت نگیرد. فضای میانی باز است و به شکلی طراحی شده که امکان نورگیری مستقیم خورشید و دسترسی پرندگان لاشهخوار را فراهم میکند. این ساختار ساده اما حسابشده، پاسخگوی نیاز آیینی و عملی آیین تدفین زرتشتی است.
متریال: خشت خام، سنگ، گچ، بدون استفاده از فلز یا بتن
در ساخت دخمه زرتشتیان یزد از مصالحی کاملاً طبیعی و غیرآلاینده استفاده شده است. سنگ لاشه، خشت خام، ملات گچ و کاهگل از اصلیترین مواد سازنده آن هستند. پرهیز از بهکارگیری فلز، بتن یا هر ماده غیرطبیعی نهفقط به دلیل محدودیتهای دوره ساخت، بلکه به دلیل اصول مذهبی زرتشتی بوده است. این مصالح ساده، همخوان با باور به پاکنگهداشتن عناصر چهارگانه انتخاب شدهاند و در عین حال با اقلیم گرم و خشک یزد نیز سازگاری دارند.

طراحی مقاوم در برابر زلزله با تهویه طبیعی
با وجود سادگی ظاهری، طراحی این دخمهها از نظر فنی بسیار هوشمندانه است. فرم دایرهای بههمراه ضخامت یکنواخت دیوارها، استحکام سازه را در برابر فشارهای طبیعی، بهویژه زلزله، افزایش داده است. همچنین شکافها و روزنههایی که در بالای دیوارهها تعبیه شدهاند، نقش تهویه طبیعی را ایفا میکنند. این ویژگیها موجب شدهاند که دخمه زرتشتیان یزد بدون نیاز به تجهیزات مدرن، همچنان پابرجا و قابل بازدید باقی بماند.
تفاوت قطر دو دخمه: مانکجی (۱۵ متر) و گلستان (۲۵ متر)
در محوطه دخمههای یزد، دو سازه اصلی وجود دارد: دخمه مانکجی که قدیمیتر و کوچکتر است، با قطر حدود ۱۵ متر، و دخمه گلستان که بعدها ساخته شده و قطر آن حدود ۲۵ متر است. دخمه گلستان ارتفاع بیشتری هم دارد و برای مدت طولانیتری مورد استفاده بوده است. این تفاوت در اندازهها، نشاندهندهی رشد جمعیت زرتشتیان و نیاز به فضاهای آیینی گستردهتر در دورههای بعدی است. امروزه هر دو دخمه در کنار هم قرار دارند و بازدید از آنها تصویری از تحولات تاریخی و معماری تدفین در آیین زرتشتی ارائه میدهد.

فضای داخلی و بخشبندی اجساد
یکی از ویژگیهای مهم دخمه زرتشتیان یزد، طراحی خاص فضای داخلی آن است که بر اساس اصول آیینی و ساختار معنایی مرگ در آیین زرتشت شکل گرفته است. این فضا بهگونهای طراحی شده که هر بخشی جایگاه مشخصی برای اجساد داشته باشد، بدون آنکه مرز فیزیکی یا دیواری آنها را از هم جدا کند. نظم هندسی و سادگی فرم، در کنار احترام به دستهبندی جنسیتی و سنی، روح کلی حاکم بر فضای دخمه را تشکیل میدهد.
سه حلقه دایرهای برای مردان (بیرونی)، زنان (میانی)، کودکان (داخلی)
در داخل محوطه اصلی برج خاموشان یزد، سه نوار هممرکز با فاصلهی متناسب از هم دیده میشود. حلقه بیرونی که در مجاورت دیوار سنگی قرار دارد، به قرار دادن اجساد مردان اختصاص داشته است. حلقه میانی محل قرارگیری زنان و حلقه داخلی که نزدیکترین بخش به مرکز دخمه است، برای کودکان در نظر گرفته شده بود. این تقسیمبندی نهتنها به اصول آیینی وفادار است، بلکه نوعی نظم در مواجهه با مرگ ایجاد میکند که مبتنی بر جایگاه فرد در زندگی است.

تفکیک نمادین بدون مرز فیزیکی
یکی از نکات جالب توجه در طراحی دخمه زرتشتیان یزد، این است که سه حلقهی مربوط به مردان، زنان و کودکان فاقد مرز فیزیکیاند. یعنی هیچ دیوار یا حصاری آنها را از هم جدا نمیکند، بلکه تنها با نظم و احترام رعایت میشدند. این نظم رفتاری، نشانهای از پایبندی زرتشتیان به اصول اخلاقی و آیینی است؛ جایی که حتی پس از مرگ نیز ترتیب و تمایزها حفظ میشود، بیآنکه جداسازی فیزیکی صورت گیرد.
سطح شیبدار برای هدایت بقایا به مرکز
سطح داخلی دخمه بهگونهای طراحی شده که شیب ملایمی از دیوار به سمت مرکز دارد. این شیب باعث میشود بقایای جسد پس از تجزیه، بهآرامی و بهصورت طبیعی به سمت مرکز هدایت شود. در مرکز، چاه استودان قرار دارد که محل نهایی انتقال استخوانهاست. این طراحی بدون نیاز به دخالت مکانیکی یا انسانی، فرآیند انتقال و پاکسازی را ممکن میسازد. وجود چنین شیبی در فضای داخلی دخمه زرتشتیان یزد، یکی از جلوههای معماری هوشمندانه در خدمت باورهای دینی است.
استودان (چاه مرکزی استخواندان)
در مرکز فضای داخلی دخمه زرتشتیان یزد، بخشی قرار دارد که با نام استودان یا استهدان شناخته میشود. این قسمت از سازه، مهمترین بخش دخمه از نظر کاربرد آیینی و بهداشتی است؛ چرا که استخوانهای باقیمانده پس از تجزیه طبیعی اجساد، در نهایت به این چاه هدایت و در آن جمعآوری میشوند. طراحی این بخش بهگونهای است که با کمترین دخالت انسانی، فرآیند بازگشت اجساد به طبیعت انجام میشود و در عین حال از آلودگی محیطی جلوگیری میکند.

چاه مرکزی متصل به چاههای فرعی
در مرکز برج خاموشان یزد چاهی تعبیه شده که محل نهایی انتقال استخوانها پس از پایان فرآیند تجزیه طبیعی است. این چاه که با نام استودان شناخته میشود، تنها یک حفره ساده نیست، بلکه از نظر ساختاری به چند چاه فرعی دیگر متصل است. این چاههای فرعی در زیر استودان قرار دارند و وظیفه جذب و تخلیه مایعات و بقایای احتمالی را دارند. اتصال بین آنها با شیب و لایههایی از شن و ماسه، نوعی فیلتر طبیعی برای تصفیه بقایا فراهم میکرده است.
سنگ متحرک “ارویس” در ته چاه
در ته استودان، قطعهای سنگی با قابلیت چرخش یا جابهجایی قرار میگرفت که به آن “ارویس” گفته میشد. این سنگ متحرک برای پاکسازی دورهای چاه یا باز کردن مسیر به چاههای فرعی استفاده میشد. اگر حجم استخوانها زیاد میشد یا نیاز به انتقال مواد به عمق بیشتر وجود داشت، از طریق جابهجایی این سنگ، مسیر باز میشد. چنین طراحی ساده اما کاربردی، بخشی از هوشمندی معماران سنتی در ساخت دخمه زرتشتیان یزد بوده است.
پوشیده از سیمان و شن برای جلوگیری از آلودگی
در سالهای پایانی استفاده از دخمهها و بهویژه در دوران نزدیک به ممنوعیت رسمی، برای رعایت اصول بهداشتی، در بخشهایی از استودان از پوششهایی مانند سیمان و لایههای ضخیم شن استفاده شد. این پوششها مانع نفوذ مواد تجزیهشده به خاک اطراف میشدند و عملکردی مشابه فیلتر داشتند. این تدبیرها بهویژه در دخمه گلستان یزد مشاهده شده و نشاندهنده تلاش زرتشتیان برای سازگار کردن آیینهایشان با اصول بهداشتی جدید است.
ریختن تیزآب برای ضدعفونی پس از تجزیه کامل
پس از آنکه بدن در معرض هوا و پرندگان لاشهخوار تجزیه میشد و تنها استخوانها باقی میماند، سالارها استخوانها را جمعآوری کرده و به داخل استودان منتقل میکردند. در این مرحله، بر اساس سنت، تیزآب یا محلولی قلیایی روی استخوانها ریخته میشد تا ضدعفونی شوند و از انتقال هرگونه بیماری جلوگیری شود. این اقدام هم جنبه مذهبی داشت و هم رعایت اصول بهداشتی را تضمین میکرد. استفاده از تیزآب در دخمه زرتشتیان یزد نمونهای از همزیستی سنت با دانش عملی در آن دوره است.
بناهای جانبی و امکانات پیرامونی
در کنار ساختار اصلی دخمه زرتشتیان یزد، مجموعهای از بناها و فضاهای جانبی نیز ساخته شدهاند که نقش مهمی در اجرای آیینهای تدفین و خدمات جانبی به بازماندگان داشتهاند. این فضاها که معمولاً به صورت خشتوگلی و در نزدیکی دخمهها ساخته شدهاند، نشانهای از سازماندهی دقیق و پیشرفته آیینی در فرهنگ زرتشتیاند. برخی از این فضاها کارکرد عملی و بهداشتی داشتند و برخی دیگر کاربرد آیینی، اجتماعی یا حفاظتی.

خیلهها: ساختمانهای خشتی طایفهای برای اقامت و آیینها
در محوطه پایین کوه، مجموعهای از اتاقها و بناهای خشتی به نام «خیله» قرار دارد که هرکدام متعلق به یک طایفه یا روستای زرتشتی بودهاند. این خیلهها بهعنوان محل گردهمایی بازماندگان، اجرای مراسم پرسه و خواندن اوستا استفاده میشدند. همچنین افرادی که برای اجرای آیینها از نقاط دور میآمدند، در این فضاها اسکان موقت مییافتند. خیلهها به صورت دو طبقه ساخته شدهاند و معماری ساده و عملکردگرایانه آنها با بافت کویری منطقه هماهنگ است. برخی از این بناها متعلق به دوره صفویه هستند و برخی دیگر در عصر قاجار ساخته شدهاند.

خانه سالار، اتاق آتشسوز، اتاق سگدید
در بخشهایی از محوطه پیرامون برج خاموشان یزد، فضاهایی خاص برای انجام وظایف اجرایی و آیینی وجود داشته است. یکی از این فضاها، «خانه سالار» است که محل اقامت فرد مسئول تدفین (سالار یا نساسالار) بوده است. همچنین «اتاق آتشسوز» برای روشن کردن آتش شبانه کاربرد داشته که در باور زرتشتی به دور نگه داشتن ارواح ناپاک از جسد کمک میکرده است. «اتاق سگدید» نیز فضایی بود که در آن سگ تربیتشدهای بر بالین مرده میآمد تا مرگ قطعی او را تأیید کند. این فضاها همگی بخشی از نظام دقیق آیین مرگ در فرهنگ زرتشتی بودهاند.

نصب درب آهنی برای محافظت در برابر حیوانات
در گذشته، دخمهها فاقد درب بودند و فقط پرندگان لاشهخوار به آنها دسترسی داشتند. اما در دورههای متأخر، بهویژه پس از افزایش تردد انسانی در اطراف دخمه، برای جلوگیری از ورود جانوران وحشی یا سگهای ولگرد به داخل محوطه، دربهایی سنگی یا آهنی بر ورودی دخمهها نصب شد. این اقدام بیشتر در دخمه گلستان یزد مشاهده شده است و نشاندهنده تلاش برای حفظ تقدس و بهداشت دخمه در دورههای پایانی استفاده رسمی از آن است.
کتیبههایی شامل اطلاعات تاریخی بر سردر دخمهها
در بخش ورودی برخی از دخمهها، بهویژه دخمه مانکجی، کتیبههایی نصب شدهاند که شامل تاریخ ساخت، نام بانی، و گاهی عباراتی آیینی به خط فارسی یا اوستایی هستند. این کتیبهها هم از نظر تاریخی ارزشمندند و هم در معرفی نقش افراد نیکوکار در حفظ فرهنگ زرتشتی نقش دارند. وجود این نوشتهها گواهی بر اهمیت و هویت مذهبی این فضاست و به بازدیدکنندگان اطلاعاتی درباره پیشینه دخمه زرتشتیان یزد ارائه میدهد.

مراسم خاکسپاری زرتشتیان یزد
آیین مرگ در آیین زرتشت، مجموعهای منسجم از مراحل، مفاهیم و اعمال مذهبی است که همگی در راستای حفظ پاکی عناصر طبیعت و احترام به روان درگذشته انجام میشوند. دخمه زرتشتیان یزد نهتنها محل اجرای بخش نهایی این آیین است، بلکه تمام فرآیندهای پیش از آن نیز تحت نظارت دقیق مذهبی صورت میگیرد. مراسم خاکسپاری زرتشتیان یزد، در همین چارچوب معنا مییابد و هر مرحله از آن، نشانگر پیوندی عمیق با اصول اخلاقی و فلسفی زرتشتی است.
غسل، کفن سفید، مراسم پرسه، تحویل به سالار
آغاز فرآیند تدفین با غسل جسد انجام میشود. این غسل با آب و در سکوت کامل انجام میگیرد تا آلودگی ناشی از مرگ به دیگران منتقل نشود. سپس جسد را در کفنی ساده و سفید که نشانه پاکی است، میپیچند. پس از آن، مراسم پرسه یا سوگواری برگزار میشود که شامل خواندن اوستا، دعا و بزرگداشت متوفی است. جسد در نهایت به «سالار» یا «نساسالار» تحویل داده میشود؛ فردی مذهبی و آموزشدیده که وظیفه انتقال جسد به دخمه زرتشتیان یزد و اجرای بخش نهایی آیین را بر عهده دارد.

تجزیه جسد در دخمه توسط پرندگان
جسد پس از ورود به برج سکوت یزد، در یکی از حلقههای تعیینشده (بر اساس جنسیت و سن) قرار میگرفت و بدون دفن شدن، در معرض تابش آفتاب و دسترسی پرندگان لاشهخوار مثل کرکسها قرار میگرفت. پرندگان طی چند ساعت گوشت بدن را میخوردند و فقط استخوان باقی میماند. این فرآیند نوعی بازگشت طبیعی و بدون آسیب به چرخه طبیعت محسوب میشود و از نظر دینی، روشی پاک برای بدرقه بدن فانی به شمار میرود.
انتقال استخوان به استودان پس از حدود یک سال
پس از آنکه بدن تجزیه میشد، استخوانها در محوطه داخلی باقی میماندند تا کاملاً خشک و پاک شوند. پس از گذشت حدود یک سال، سالارها بقایای استخوانی را جمعآوری کرده و به استودان یا چاه مرکزی دخمه منتقل میکردند. در آنجا استخوانها ضدعفونی شده و در فضایی ایزوله نگهداری میشدند. این مرحله پایانی، بدون تماس مستقیم با خاک انجام میشد تا اصول مذهبی زرتشتی در پاک نگهداشتن عناصر طبیعت رعایت شود.
اصطلاحات: نسا (جسد)، نساکش، سالار، آتشسوز
در آیین تدفین زرتشتی، مفاهیم و واژههای خاصی به کار میروند که درک آنها برای فهم دقیق این فرهنگ ضروری است. واژه «نسا» به جسد گفته میشود که از نظر دینی ناپاک محسوب میشود. «نساکش» فردی است که وظیفه حمل جسد تا نزدیکی دخمه را دارد. «سالار» یا «نساسالار»، مسئول آیینی کل فرآیند تدفین در داخل دخمه است. «آتشسوز» نیز فردی است که شبها آتش روشن میکند تا ارواح ناپاک را از جسد دور نگه دارد. همه این اصطلاحات بخشی از فرهنگ دقیق، منظم و ریشهدار تدفین در دخمه زرتشتیان یزد هستند.
دلایل توقف استفاده از دخمهها
با گسترش شهرنشینی و افزایش دغدغههای بهداشتی در قرن اخیر، استفاده از دخمه زرتشتیان یزد بهتدریج کنار گذاشته شد. هرچند این شیوه تدفین قرنها ریشه در باورهای آیینی زرتشتیان داشت، اما نگرانی از انتقال بیماریها، فشارهای اجتماعی و تصویب قوانین جدید شهری، باعث ممنوعیت رسمی آن در دهه ۱۳۵۰ شد. هدف این تصمیمها نه مخالفت با آیین، بلکه تطبیق با استانداردهای بهداشت عمومی بود.
در پی این ممنوعیت، زرتشتیان یزد قبرستانی جدید با تابوتهای سیمانی در دامنه همان کوه دخمه ایجاد کردند؛ روشی که بدون تماس مستقیم با خاک، همچنان اصول آیینی آنها را حفظ میکند. اگرچه دفن مدرن جایگزین دخمه شد، اما برج خاموشان یزد همچنان بهعنوان نماد احترام به طبیعت و بخشی از هویت فرهنگی زرتشتیان، مقدس و قابل احترام باقی مانده است.
افسانهها و باورهای عامیانه
راهنمای بازدید از دخمه زرتشتیان یزد
اگر قصد بازدید از دخمه زرتشتیان یزد یا همان برج خاموشان یزد را دارید، دانستن نکات زیر میتواند تجربهای بهتر و محترمانهتر برای شما رقم بزند:
- ساعات بازدید دخمه زرتشتیان یزد: هر روز از ساعت ۸:۰۰ تا ۱۷:۳۰
- بهترین زمان بازدید: از اسفند تا اردیبهشت؛ هوا مطبوعتر است و آفتاب شدید کمتر مزاحم میشود
- مسیر دسترسی: انتهای بلوار شهیدان اشرف، همراه با مسیر پیادهروی و پلههای متعدد
- توجه ویژه: مسیر دارای شیب و پلههای فراوان است؛ برای سالمندان، کودکان، و افراد دارای ناتوانی حرکتی مناسب نیست
- ورود به فضای داخلی دخمه: اکیداً ممنوع است؛ به دلایل مذهبی و حفاظتی
- رعایت احترام: از نوشتن یادگاری، خراش روی دیوار، یا ریختن زباله در محوطه خودداری کنید
- لباس مناسب: بهتر است کفش راحت و لباس پوشیده انتخاب کنید؛ مسیر خاکی و بلند است
- بازدید گروهی بهتر است: به دلیل موقعیت کوهستانی و محیط نسبتاً خلوت، بازدید با گروه یا تور راهنمای محلی توصیه میشود
- امکانات رفاهی: در پایین کوه، دسترسی به سرویس بهداشتی و پارکینگ محدود است
- عکاسی مجاز است: اما بدون ورود به دخمه؛ و لطفاً بدون استفاده از فلش در نزدیکی کتیبهها و دیوارها
بازدید از دخمه زرتشتیان یزد با تورهای توربیست و راهنمای محلی
بازدید از دخمه زرتشتیان یزد تنها تماشای یک بنای تاریخی نیست، بلکه ورود به دنیایی از آیین، فلسفه و معماری است. همراهی با راهنمای محلی در تورهای توربیست، تجربهای عمیقتر و دقیقتر را ممکن میکند؛ جایی که هر نماد، نام و سازه، معنایی پشت خود دارد.
در این تورها اطلاعات دقیقتری درباره مفاهیم آیینی، ساختار دخمهها و تفاوت دخمههای مانکجی و گلستان دریافت میکنید. مسیر پلهدار، نبود تابلوهای توضیحی و محدودیت دسترسی به برخی بخشها، بازدید انفرادی را دشوار میکند؛ اما با تورهای محلی توربیست همهچیز آسان، ایمن و فرهنگیتر خواهد بود.
اگر میخواهید با راهنمایی یک بومی، دخمه را بهتر بشناسید و متفاوتتر تجربهاش کنید، از صفحه تورهای یزد دیدن کنید. برای رزرو می توانید وارد صفحه هر تور شوید یا اینکه با شماره ۰۹۳۰۲۲۲۲۰۲۴ در واتساپ تماس بگیرید تا کارشناسان ما مراحل رزرو را برای شما انجام دهند.
پرسشهای متداول درباره دخمه زرتشتیان یزد
۱. دخمه زرتشتیان یزد کجاست و چگونه به آن برسیم؟
در جنوب شرقی یزد، منطقه صفائیه، انتهای بلوار شهیدان اشرف؛ مسیر پیادهروی پلهدار دارد.
۲. چرا به دخمهها برج خاموشان یا برج سکوت هم گفته میشود؟
بهدلیل سکوت مرگبار حاکم بر فضا و باور به خاموشی ابدی مردگان در این مکان.
۳. فلسفه استفاده از دخمه در آیین زرتشتی چیست؟
برای جلوگیری از آلودگی عناصر مقدس مانند خاک، اجساد بدون دفن در معرض تجزیه طبیعی قرار میگرفتند.
۴. چه کسی دخمه مانکجی را ساخته و چرا مهم است؟
مانکجی هاتریا، زرتشتی نیکوکار پارسی هندی، از بانیان برجسته این سازه در دوره قاجار بود.
۵. آیا استفاده از دخمهها هنوز هم ادامه دارد؟
خیر، از دهه ۱۳۵۰ استفاده از آنها ممنوع شد و زرتشتیان به دفن در تابوتهای سیمانی روی آوردند.
۶. ساختار داخلی دخمهها به چه صورت است؟
سه حلقه متحدالمرکز برای مردان، زنان و کودکان؛ با شیب ملایم به سمت چاه مرکزی استودان.
۷. آیا بازدید از داخل دخمهها مجاز است؟
خیر، ورود به فضای داخلی دخمه ممنوع است و بازدید فقط از بیرون و محوطه مجاز است.
۸. در چه ساعاتی میتوان از دخمه زرتشتیان بازدید کرد؟
هر روز از ساعت ۸:۰۰ تا ۱۷:۳۰ امکان بازدید وجود دارد.
۹. آیا بازدید از دخمه برای همه افراد مناسب است؟
بهدلیل پلههای زیاد و شیب مسیر، برای سالمندان و افراد دارای محدودیت حرکتی مناسب نیست.
۱۰. آیا درباره دخمهها افسانه یا باور محلی وجود دارد؟
بله، برخی مردم بهاشتباه باور دارند گنجی درون دخمهها پنهان است، که موجب حفاریهای غیرمجاز شده است.
۱۱. فاصله دخمه تا آتشکده یزد چقدر است؟
حدود ۱۰ کیلومتر؛ بسیاری از گردشگران بازدید از هر دو مکان را در یک روز ترکیب میکنند.
۱۲. آیا بازدید با تور یا راهنما توصیه میشود؟
بله، همراهی با راهنمای محلی در تورهای توربیست باعث درک بهتر مفاهیم آیینی و معماری میشود.

